سفارش تبلیغ
صبا ویژن

...راه بهشت...

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند      گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت          با من راه نشین باده مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید           قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

 من چیزی ندارم و نداشتم که قابل این همه لطف تو رو داشته باشه ، این فقط بزرگی توست که به من رسیده !از تو ممنونم خدا جون !
امروز اسمم تو قرعه کشی اعتکاف دانشجویی حرم مطهردر اومد.(باز هم از اون بار امانتها که منو آسمون سنگینه برامون) دعا کنید برای من!
همین 13 رجب بود که دعوتم کرد ،حتما دیده مهمون خوبی نبودم ،یه فرصت دیگه بهم داده ، درست مث معلم هایی که برای شاگردهای ضعیفشون کلاس جبرانی میگذارند ،اون هم از نوع خصوصی !هزاااااااار بار ممنونتم!

خلوت گزیده را به صحرا چه حاجتست      چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجتست
جانا بحاجتی که تو را هست با خدا         کاخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
....
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست        در حضرت کریم تمنا چه حاجتست ؟...
امروز می خوام برای خودم بنویسم...نسیمی که شاید یه روز ی ناسپاس مهربونی های خدا بشه ...
باشه که توی هر موقعیتی مهربونی هاشو شکرکنه!

سلام خانوم!
رجب همین88 که دعوت شدی خونه ی خدا ...تو که قصد نداشتی ،حتی فکرش رو هم نمی کردی،
اما رفتی به این مهمونی ! تو که هیچ وقت خوب نبودی !هیچ وقت بلد نبودی و نیستی که دعا کنی ؛از اونا
که حوصله ی خدا رو سر می برند هستی ،
گاهی اوقات می ترسی که خدا نیگات نکنه ، اما بدون
 که بدی هات بیشتر از لطف خدا نمیشه .
یه وقت اگه زمونه بهت تنگ اومد...اگه دلت گرفت ، چیزی نگی
که ناشکری باشه ،چیزی نگی که خدا با خودش بگه عجب پرو ه این دختر ! این همه لطفو نمی بینه!!!
خدایی که برات سختی بذاره همون خداییه که تو رو ، ذره ذره ی وجودت رو سرشار از عشق کرده امروز...مثل 13رجب .
توی سختی ها هم دنبال عشقی بگرد که جاری باشه توی وجودت.
حالا که داری معتکف میشی مواظب باش ، مواظب سجده و قنوتت!

 


نوشته شده در سه شنبه 88/6/17ساعت 5:53 صبح توسط نجمه صیدمحمدخانی نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin