آسمان واژه هر قدر هم که وسعت یابد ، باز تو در سادگی و کوچکی عالم معنای من، گاهی شرم می گیرد از این دلی که بی محابا برلحظه های نبودنت می افزاید با این همه امید به مهربانی و شفاعت تو دائمی ست. این روزها که عطر ولادت به ملائک هم شادی بخشیده و سفره ی فضل الهی هزاران برابر وسیع تر می شود ؛ همه ی آدم ها با همان حالت گاهی شوق و گاهی شرم و همیشه امید ... چنگ به دامان مهربانیت ، ذات پاکشان را به رحمت الهی متصل می کنند... امروز که مهربانی تو نگاهش به دستان رو به آسمان است... می خواهم دست به سویت دراز کنم و به جای همه احساس های مبهم گاهی شوق و گاهی شرم ، آهنگ ناهمخوان دل و زبانم... تمنای احساس یگانه ی عاشقی ، احساس همیشگی شوق ، و آهنگ دائمی دل و زبانم که یکی باشد و آن یکی ...(( اللهم عجل لولیک الفرج))... را به محضرت بیاورم... و تو فقط یک کلمه...فقط یک بار بگو ( آمین) پس امروز می خواهیم از مرز لفظی دعای فرج عبور کنیم و از تو و خدای تو بخواهیم ، چنان درهای حکمتی پیش چشمان نالایقمان باز کنی تا که معرفت از قلب هایمان بجوشد و محبتِ تو در باغ وجودمان گل کند، آنقدر نظر بلند رحمتت را به فطرت پاکمان بیندازی که دل و زبانمان که هیچ ...چشم و گوش و دست و پایمان ، ذره ذره ی وجودمان بشود انعکاس صدای اللهم عجل لولیک الفرج... تا که بتوانی ظهور کنی.
قلم که به دست می گیری، ذهن بال می گشاید به آسمان واژه تا که بهترین تعبیر را برای بودنت بیابد؛
همان (مقدس ترین تعبیر هستی) ، هستی... که جهان با تو به هستی رسیده...
دل که در پیچ و خم جان این جهان کاوش می کند ، نفس نفس قداست وجودت را می یابد،
گاهی شوق می گیرد از این همه مهربانی خدا که در قامت تو گنجانده شده ؛
و زبانی که همزمانش اللهم عجل... آهنگ می کند !!!
و هزار هزار دعا که لطف تو آمین شان می شود!
تا که تمام ملائک خدا به دنبال اجابت آن نفسی که از میان دو لبت گذشت ؛ زمین و زمان دنیایم را متحول کنند !
تا که حتی نفس هایمان هم بشود دعای فرج.
تا که از میان این همه انعکاس اللهم عجل... بتوانی 313مرد، همراه خود کنی ،تا که تنها نباشی...
Design By : Pars Skin |