دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدندساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشين باده مستانه زدندآسمان بار امانت نتوانست کشيد قرعه ي کار به نام من ديوانه زدنددوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدندساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشين باده مستانه زدندآسمان بار امانت نتوانست کشيد قرعه ي کار به نام من ديوانه زدند
دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدندساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشين باده مستانه زدندآسمان بار امانت نتوانست کشيد قرعه ي کار به نام من ديوانه زدند